بنیاد فلسفهی نوین ایران، بر پایهی جهان بینی گوهری و جهان آرایی نخستین ایران، به زبان یابندهی فرهنگ سیمرغی/زنخدایی ایران، فیلسوف منوچهر جمالی
…
continue reading
Original story wrote and narrative by Ben coming soon
…
continue reading
فصل جدید تایم کوچ, بیاید در کنارهم، بدبخت شویم❗️ چگونه می توانید به بدبخت ترین انسان روی کره ی زمین تبدیل شوید؟ من ایمان ابریشمچی، مسترکوچ ICF به کمک موثرترین روش های به روز علمی، مسیر بدبختی، افسردگی و ناامیدی را برای شما تسهیل خواهم کرد. من در راستای رسالت حرفه ایم، فصل جدید تایم کوچ با عنوان "مهارت های بدبختی" را به خانواده ی تایم کوچ به صورت رایگان و بدون تبلیغ، آماده کرده ام تا مسیر شکوفایی شما را به شیوه ای جدید و متفاوت تسهیل کنم. این فصل با رویکرد جدید و صورت کاملا زنده تهیه شده است ...
…
continue reading
در این اپیزود، به اهمیت تمرکز بر جنبههای مثبت زندگی، تمرین حضور ذهن و مدیریت چالشها میپردازیم؛ راهکارهایی ساده اما مؤثر برای تقویت تابآوری و رشد شخصی. با ما همراه باشید تا یاد بگیرید چگونه از کوچینگ پذیرش و تعهد برای ایجاد ذهنیتی مثبت و متعهدانه در زندگی استفاده کنید. Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.…
…
continue reading
دوستان . . . تا هنگامی که ما روند پیدایش یک بینش را میدانیم، آن خرافه نیست! بلکه خورآپه یا خونابه یا شیرابه یا رنگ است. سنگهای رنگین پیوندی تنگاتنگ با جهانبینی ایرانی از زندگی و گیتی و خدایان داشتند. خار و خارا و خره به واژهی هره برمیگردند، که هم به مانای نی و هم زن باشد. چرا جمشید در شاهنامه با جستن و برون آوردن گوهر از خارا، خواستار روشنی بود…
…
continue reading
دوستان . . . منیدن، مینو کردن گیتی است. هر بینشی که نداند چگونه و چرا پیدایش یافته است؟ در درازای زمان، خرافه میشود! خرافه=خرآبه،آپه=خورآوه=خونابه=شیرابه چیزها، که نامهای دیگرش، ژد و مان و رنگ است، که با جذب آن، مردم(مرتخم) آباد میشده و از آن تن(زهدان)، روشنی و بینش میروییده است. البته که میتوان از چنین بینشی انتقاد کرد، ولی نباید بدینسان همهی…
…
continue reading
در این قسمت از پادکست، به بررسی نقش توجیهات ذهنی در خوشبینی و افسردگی میپردازیم. افراد خوشبین معمولاً مسئولیت موفقیتها را برعهده میگیرند و شکستها را به عوامل بیرونی نسبت میدهند، در حالی که افراد افسرده، موفقیتها را به شانس و شکستها را به ضعفهای شخصی خود ربط میدهند. با تمرین تغییر در سبک توجیهات میتوانیم نگرشمان را تغییر دهیم و دیدگاه م…
…
continue reading
دوستان . . . چو جایی تشنگی باشد به غایت / کشد در خویشتن آبی نهایت (عطار) جامعهی امروز ما، همین انسانهای هاروتی ماروتی هستند، که در چاه اسلام آویخته شدهاند! ولی این حکومتهای ضد خردادی و امردادی، غافل از این هستند که آموزههای ضد آب (ژد) ایشان، سوزاننده و پژمراننده و خشک کننده جان و زندگی هستند، و هرچه بر خشک مغزی، خشک چشمی، خشک خوئی، خشک دستی، خ…
…
continue reading
دوستان . . . همیشه تن آباد با تاج و تخت / ز درد و غم آزاد و پیروز بخت ، همیشه دل و هوشش آباد باد / روانش ز هر درد آزاد باد (فردوسی) با انسان آباد است که اجتماع و جهان آباد میشود. از آبادی درونی، به بیرونی رسیدن. مردم که از مرتخم میآید، تشنهی آب است تا بروید. انسان تخمی است از مر، از اصل جفتی و انبازی و دوستی. اصل آب=زرمایه ، واژهی خاک در فرهنگ …
…
continue reading
…
continue reading
دوستان . . . فرهنگ ایران استوار بر آرمان آبادی که اینهمانی با آفریدن داشته است، بود. چم آباد که در زمینههای گوناگون همچون سیاست (جهانآرایی) هنوز ناشناخته است و بکار بردن آن، اصطلاح لفظی بیش نیست! در فرهنگ نخستین ایران بسیار ژرف و پهناور بوده و ریشه در جان آدمی داشته است. گوهر انسان آباد کردن است. آباد به مانای آفرینش جهان و روشنی و شادی از مهر خد…
…
continue reading
دوستان . . . نخستین که آتش به جنبش دمید / ز گرمیش پس خشکی آمد پدید / و زآن پس ز آرام سردی نمود / ز سردی همان باز تری فزود / چو این چار گوهر بجای آمدند / ز بهر سپنجی سرای آمدند / گهرها یک اندر دگر ساخته/ ز هرگونه گردن برافراخته (فردوسی)
…
continue reading
دوستان . . . ز یاقوت سرخ است چرخ کبود / نه از آب و گرد و نه از باد و دود (فردوسی) ، شده زهره مانند یاقوت سرخی / شده مشتری هم چو بیجاده لعلی (منوچهری) ، همت عالی طلب، جام مرصع گو مباش / رند را آب عنب یاقوت رمانی بود (حافظ) ، جامجم از یاقوت و زر و آبگینه ساخته میشود. و این جامجم، اصل و بن دگرگون کردن نفرت و کین و بغض انسان به مهرورزی است. بدینسان …
…
continue reading
دوستان . . . ما در آغاز با نخشها میاندیشیدیم و امروز بیشتر در مفاهیم! برای فهم دنیا، ما بایستی از نو، توانایی اندیشیدن در تصاویر را بیاموزیم. درست فلسفه، در توانایی اندیشیدن در نخشها آغاز میشود. از تئولوژی، راه رسیدن به فلسفه بنبست است! واژه گره یا گرویدن از بند یا گرهی نی، که بیان پیوند دو بخش نی با هم است میآید، و پیش نیاکان ما نشان اشغ و …
…
continue reading
دوستان . . . جیگر در فرهنگ گوهری ایران، پیکریابی کدام خدایان است؟ گاو نخستین=ایودات=خوشه همهی جانها ، گش=گوش=خوشه ، سنبل=سهخوشه ، بوی خوش، با مهر و شناخت کار دارد. دارستان=نهالستان ، از میان جیگر (فرخزاد)، رآسن و آویشن میرویند. افزایش اهریمن در یزدانشناسی زرتشتی، و این زخم زدن و آزار و کشتن و نخست مردن و سپس بپاخاستن! ایدهی زرتشتی است و در ف…
…
continue reading
دوستان . . . پیوند خدایان و انسان در فرهنگ گوهری ایران چیست؟ خرد، در یک عضو خاصی، (برای نمونه سر) در تن نیست! بلکه همکاری و هماندیشی همهی اندام (همهی ملت) باهم است. بهرهای از گوهر خدایان گوناگون، از جاودانگی آنها که در اثر مهرورزیدن به یکدیگر ایجاد میشود. هستند، تا هنگامی که باهم در هماهنگی انبازند. در سغدی به عناصر، امشاسپندان گفته میشود. شو…
…
continue reading
دوستان . . . پیدایش روشنی از گوهر مهر است. شیرآبه=آپه=آوه ، ابوریحان همیشه دم از آفتاب میزد نه خورشید، چرا؟ چونکه آپهتاب، تابش آتشی که درون شیرآبههاست، نام زن خدای مهر ایران، ارتا یا سیمرغ، دایهی این جهان بود. رودآبه=دختر سیمرغ ، همین خورشید خانم فرهنگ ایران در میترائیسم، مرد (شیر+شمشیر) مسخ شده است. فرهنگی بیگانه و وارونه شده است. آپادانا=آپه+…
…
continue reading
دوستان . . . خون جیگر، سرچشمهی روشنایی نیاکان ما بود. به خون، رنگ نیز میگفتند. واژهی رنگ در اصل، ارانگ=ار(جنبش) + انگ (انغا،نی) بوده است. آذرفروز=سیمرغ ، در فرهنگ ایران، روشنی ابتدا به ساکن نیست! بلکه پیدایشی از آتش، به سخن دیگر بر پایهی گرمی و مهر بوده است. فرهنگ ارتایی یا زنخدایی ایران، همهی آب به مانای کلانش، شیرابهی جهان، اصل روشنایی مید…
…
continue reading
دوستان . . . چگونه چشم انسان خورشید میشود؟ و با نگاهش روشن میکند! جهان در فرهنگ ایران غار یا سیاه است، یعنی همهچیز ژرف=گروا=گرو=زهدان تاریک است. هر چیزی که ما امروزه سطحی میبینیم و روشن میانگاریم، آبستن است. حقیقت یا راستی در هر چیزی گنج=جی+بن است. کاربرد واژهی غار یا چاه ایرانی، جایگاه پیدایش و جستجوست. بینش و شادی و مهر.. در (آزمودن) درون چ…
…
continue reading
دوستان . . . همهی تن در اندیشیدن انبازند. خرد، تراوش جگر و دل و مغز است. در فرهنگ ایران، مهر و شادی و اصل و حقیقت و غایت و معنا.. در خود هر انسانی هست، که نکته بسیار مهم و گرانمایهای است. چرا که اندام انسان، پیکریابی گوهر خدایان ایران است. رد پای این فلسفه را برای نمونه میتوان در واژهی دست=انگشت=انگ=نی است دید که اینهمانی با خرّم دارد. یا در نا…
…
continue reading
دوستان . . . اندیشه جز زیبا مکن کو تار و پود صورت است / ز اندیشهای احسن تند هر صورتی احسن شده (مولوی) معنای زیبا، منشأ چهرهی زیباست. اصل زیبایی در ایران خرّم است. وای=باد نیکو ، پرنیان=پرندنیکان=نخستین عنصر نهفته در هر انسانی ، واژهی هستی=به هم بافته ، هر صورتی پروردهای معنی است لیک افسردهای / صورت چو معنی شد کنون آغاز را روشن شده ، با دیدین ز…
…
continue reading
دوستان . . . زیستن چیست؟ جستن معنای زندگی در زیباییهایش است. اندیشیدن، عشق به معنا یا محتوای زیبایی خود است. در فرهنگ گوهری ایران هر انسانی، خودش باید پاسخ معنای زیبایی خود را بیابد! چیم=چی=چه=چرا=غایت=دلیل=معنا
…
continue reading
1
فریاب خرد «۱۲» انسان زیبا و آیین مهر و دوستی
36:20
36:20
Play later
Play later
Lists
Like
Liked
36:20
دوستان . . . هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا /چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا/معلوم نشد که در طربخانه خاک/نقاش ازل بهر چه آراست مرا (خیام) قشنگ=کشش
…
continue reading
دوستان . . . ای بانگ نای خوش سمر در بانگ تو طعم شکر/آید مرا شام و سحر از بانگ تو بوی وفا (مولوی) ، سپیدهدم، بانگ نی است که جهان را از نو میآفریند. سپیده به چیم (معنای) نی است، و این نای است که میدمد و گاه نخست روز با دمیدن آغاز میشود. در این فلسفه میتوان دریافت که در فرهنگ نخستین ایران، موسیقی، گیتی و مدنیت و بهروزی را میآفریند. موسیقی اصل کش…
…
continue reading
دوستان . . . چندان که نگاه میکنم هر سویی/در باغ روان است ز کوثر جویی/ صحرا چو بهشت است ز کوثر کم گوی/بنشین به بهشت با بهشت رویی (خیام) با تجربهی مستقیم زیبایی در آغاز است، که بهروزی و شادی و نیکی پیدایش مییابد. در سپیدهدم، بامداد، پگاه، اوشبام.. تجربه نخست زیبایی، به جای دیدن نقص و زشتی و گناه! این یکی از گرانیگاههای فرهنگ گوهری ایران است. خر…
…
continue reading
دوستان . . . جوانمردی، افشانندگی شادی و جان از درک مهر در خود است. اصل ستم، ستاندن و چاپیدن همه چیز بر پایهی احساس کردن ناچیزی و بیچارگی و نابودی در خود است. به بنیاد فرهنگ ایران، میتوان با شناخت ریشهای واژهی جوش/جوشیدن پی برد. از انبازی مهر، فوران کردن است. انسان پیش نیاکان ما، ییما بوده است. کاریز=قنات=جوشان ، کاریز نی است که از آن میریزد، …
…
continue reading
دوستان . . . صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست/بیار نفحهای از گیسوی معنبر دوست/به جان او که به شکرانه جان برافشانم/اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست (حافظ) ، جوانمردی بیان گوهر و دین و منش مردمی ایرانی است. در فرهنگ ایران، انسانی که جوانمرد نیست، از انسانیت (سرشت آدمی) به دور است! جوانمردی بر خلاف تعریف امروزی، در بخشش اندکی از مال خود به دیگری خلا…
…
continue reading
دوستان . . . چگونه فلسفهی آیین مهر در فرهنگ ایران پیدا شده و رشد کرده و هزارهها در اندیشه ایرانی ریشه دوانده است؟ همهی مردم شیر از پستان خدای مهر، از جامباده، جامدمنی، جامجم، دوستگان، ساتگین، قدح(گده/ژد) مینوشند. آیین مهر، جدا و غیر از آیین میترائیسم است! ساتگین=سات(پیوند و دوستی) + گین(زهدان،پستان،جام،شیشه) ، باد و باده یک واژهاند، که مانا…
…
continue reading
دوستان . . . یکایک بیامد خجسته سروش/به سان پری پلنگینه پوش ، تا هنگامی که مانای نیک و نیکو و نیکخواهی در فرهنگ گوهری ایران آشکار نشده است، به کار بردن این واژه بیارزش است! پدیدار شدن سروش در آغاز شاهنامه بسیار مهم است. چون نخستین بار این سروش است که نیکخواه نامیده میشود. نشان فردیت انسان، به چم (معنی) هر کسی سروش خودش را دارد. گوشسرودخرد=اندیش…
…
continue reading
دوستان . . . جهان هستی از دوستی پیدایش مییابد، فلسفهی ایرانیست. دوست گرانیگاه فرهنگ گوهری ایران است. چون خدای ایران که دوست باشد جان هر انسانی است، همان بنیاد هخامنی. ایرانی به آتش جان، هوفریان/پریان میگفت. فرید، فریده، فریاد و فرهاد.. از دوست میآیند. آفریدن=فرید=مهر و دوستی که بن آفرینش است. واژهی افریته یا دژآل که دجال و زشت ساخته شدهاند هم…
…
continue reading
دوستان . . . چرا حافظ و عطار از نبودن دوست درد میکشیدند و آرزوی بازیافتن دوست خود را داشتند؟! گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست/هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است ،یا، نگه مکن به دو عالم از آنکه در ره دوست/هر آنچه هست به جز دوست عزی و لات است ، همهی جهان از دوست پر شده و لبریز از این گوهر است، یعنی همه با هم برابرند. همین واژهی دوست، زوش ما به یون…
…
continue reading
دوستان . . . در این غوغا که کس، کس را نپرسد/من از پیر مغان منت پذیرم ، فرهنگ گوهری ایران (به ویژه اهل پارس) خدا را دوست مینامید. آیین مهر، به مانای رابطهی دوستی میان ایرانی و خدای ایران بود، نه عبودیت و اطاعت و تابعیت و حاکمیت! همان زوش یا دائوشته در گذشته، که واژهی دوست امروز ما شده است. جغد که در فرهنگ ایران اینهمانی با خدای شاد داشته، امروزه…
…
continue reading
دوستان . . . جهان را به خوبی من آراستم/چنان گشت گیتی که من خواستم ، خرد جمشیدی و خرد کیومرثی! آغاز در فرهنگ ایران، همیشه تخم است. مردم=مرتخم=تخم خدای مهر، که شوربختانه زرتشت و الهیاتش با این اندیشه مخالف بودند. جمشید یا جم (نخستین انسان فرهنگ ایران) در اصل تخم یا بن بوده است که به فرد تبدیلش کردند. کیومرث (نخستین انسان زرتشتی) همچنین، در اصل گیاه م…
…
continue reading
دوستان . . . خرد، عقل نیست! چرا ما همیشه من میگوییم، ولی هیچگاه نمیاندیشیم؟ الاهان نوری، نمیخواهند و نمیگذارند که این من، بیدار شود، تا عبد و مخلوق بمانیم! منش منیدن، شاد اندیشیدن، با اندیشه خرّم زندگی کردن است. نهاد آسن خرد (وهومن) آدمی با غریزه کاری ندارد. کار خرد، نگهبانی از جان است. هخامنش=اندیشیدن به دیسیدن دوستی *فریاب=مفهوم *مهندینگی=اهم…
…
continue reading
1
بستگی ایران و آمریکا (اشانتیون تاریخی۱)
2:13:32
2:13:32
Play later
Play later
Lists
Like
Liked
2:13:32
دوستان . . . چکیدهی چرا و چگونه و به چه دلیل بن بست و گسستگی میان ایران و آمریکا و نخش انگلستان در این راستا و تلاش خستگیناپذیرش! از دیروز تا امروز.. به زبان و پژوهش آقای کیانوش رزاقی / ترانه و آهنگ روانشاد فرامرز اصلانی
…
continue reading
دوستان . . . نوروز، جشن فرشنافه بوده که نخستین زاده باشد. سیمرغ (خدای ایران) زاده و دگرگون به گیتی میشود. نوروز جمشیدی پیشتر به نام روز فرخ یا خرّم بوده است. منی کردن جمشید، منیدن=اندیشیدن ، مسخ و دشمنی الهیات زرتشتی و سپس الاهان دیگر را به دنبال داشته که چی؟ نباید یک فرد با پژوهش و خرد خود به ساختن گیتی بپردازد، و مانند پرواز جمشید در عالم بینش ب…
…
continue reading
دوستان . . . در اندرون من خسته دل ندانم کیست/که من خموشم و او در فغان و در غوغاست ، از خود زیستن، سکولاریته، و از خود تراویدن حق، حقوق بشر، و از خود روشن شدن، روشنگری، بینش حقیقی حقیقت است.. که همهی اینها بنیاد فرهنگ ایران هستند. فرهنگ گوهری ایران با ناسیونالیسم همخوانی ندارد! ایران=ایریانه ، محل همبستگی و آشیانه سیمرغ است. ایر، دو معنی دارد، یکی…
…
continue reading
دوستان . . . فرهنگ ایران به سرچشمهی آفرینندگی در هر انسانی دین میگفت. مسئلهی بنیادی امروز ما، آزادی انتخاب میان این یا آن دین و یا جدایی دین از حکومت نیست! بلکه پیوند دادن دین حقیقی با حکومت (سامانده)، و بسیج شدن آفرینندگی و آزادی وجدان است. دین واژهای ایرانی است، و از دئنا میآید که نای نوآور و یا اندیشنده باشد. مشیه=سرشار و لبریز.. عاقل، خویش…
…
continue reading
همه ی ما در طول شبانه روز در حال تصمیم گیری و نوشخوار ذهنی هستیم! نکته ی جذاب ماجرا این جاست که با دو رکن مهم میتونیم نوشخوارهای ذهنیمون رو از حالت منفی و خنثی به نوشخوارهای ذهنی مثبت و کمک کننده تغییر بدیم. در این اپیزود از اهمیت و معجزهٔ داشتن روتین و تجربه پرسشگری عمیق در زندگیمون گفتیم. این اپیزود برای تمام کسانیه که دوست دارن در مسیر زندگیشون …
…
continue reading
دوستان . . . آنچه میگذرد ناقص است و آنچه میماند کامل است، کمال بقاست! طبق ادیان نوری که استوار بر نور هستند (زرتشتیت، یهودیت مسیحیت و اسلام) آنچه تغییر میکند فاسد میشود، پس نمیشود به آن اعتماد کرد. الهیات زرتشتی جایگاه اهورامزدا را در روشنایی مطلق قرار داده است که هیچگاه تغییر نمیکند، که سپس همین فکر در قیامت ادیان ابراهیمی دیگر بکار رفت، که …
…
continue reading
دوستان . . . هر که خواهد گو بیا و هرچه خواهد گو بگو/کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست (حافظ) ، تو کیی در این ضمیرم که فزونتر از جهانی/تو که نکته جهانی ز چه نکته میجهانی (مولوی) ، در کعبه ز اسرار حقیقت خبری نیست/این زمزمه از خانه خمار بلند است (صائب) ، هر کسی دینی غیر از اسلام بپذیرد، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد!؟ (قرآن) ، وحدت کلمه میان ن…
…
continue reading
این روزا اکثر آدمها فکر میکنن که اهمال کارن! اما شاید دلایلی دیگه ای وجود داره که اون کاری که لازمه رو انجام نمیدیم... ذهن ما غالبا اون کاری که راحت تره رو انجام میده. اون هم اینه که اگر نتیجه ای رو در بخشی از زندگیمون خلق نکردیم، به جای شک به مسیری که طی کردیم، شروع به خود تخریبگری میکنیم و درگیر برچسب زدن به خودمون میشیم و اون برچسب رو تبدیل به …
…
continue reading
دوستان . . . اصطلاح سکولاریته در غرب از اینجا پیدا شد که مردم، نسبت به تعریف تورات و انجیل از زندگی، آهسته آهسته موضعگیری کردند. قرآن هم زندگی در گیتی را لهو و لعب میداند! که از مسخ و فروکاستن و کوبیدن عشق بازی بهرام و سیمرغ ایرانی گرفته است، و تبدیل کردن آن به شهوت و تضاد جسم و روح و آسمانی و زمینی.. واژه خدا را هرگز نباید به جای یهوه و پدر آسما…
…
continue reading
دوستان . . . هیچکس با نصیحت و ارشاد دست از دروغ نمیکشد! چرا؟ و بدتر از همه همین موعظان و مرشدان راستی هستند که در تزویر سرآمدند! ما برای رسیدن به راستی در اجتماع بایستی سکولار بشویم. خوار شماری خوشی گذرا در زمان فانی مفهوم نخستین سکولاریته، البته منفی آنست. سکولاریته میگوید در پیمودن و حرکت زمان، فقط گوهر انسان پدیدار میشود. در حالیکه فرهنگ ایر…
…
continue reading
دوستان . . . هیچ میدانی که تو خود کیستی / آمده در دهر بهر چیستی (عطار) ، گفتم به عروس دهر کابین تو چیست / گفتا دل خرّم تو کابین من است ، خیام در اینجا دلباختهی بیدخت شاه پریان است، خدای زندگی و خرّمی، که درست در جان او و در جان هر چیزی در گیتی هست. خیام به دنبال چیستی است که در دهر پیدایش مییابد. کابین، کابینه به معنای چشم و در کردی منظره است. ک…
…
continue reading
دوستان . . . در معنویت غایتی، الاهان معین کننده قدرتند که مراد آنهاست، و انسان وسیله برای رسیدن به آن هدف که برای او گذاشته شده است، و وقتی به آن رسید معنوی میشود. ولی فرهنگ ایران به زندگی معنوی، زندگی بامزه میگفت، و اینجاست که میشود ناهمخوانی و اختلاف معنوی زهشی و غایتی را دریافت. هستی هنگامی معنی دارد که بتوان آن را چشید، و چشیدن در فرهنگ ایر…
…
continue reading
دوستان . . . هنگامی که ما خواسته دنیا را زیبا میکنیم، ناخواسته خودمان زیبا میشویم. بحث معنی بیصورت یا صورت بیمعنی، نازاست! و شناختن معنا از صورت است که بزرگترین مسئلهی معرفتیست. راستی در فرهنگ ایران اینهمانی با حقیقت دارد. اهمیت یافتن معنویت هنگامیست، که رابطه پندار و گفتار و کردار با یازشها و کششها و تنشهای درونی به هم میخورد و شفافیت و د…
…
continue reading
دوستان . . . معنویت چیست و چه چیزی را ما معنا میدانیم؟ بیمعنا سازی انسان و جهان و زندگی برای خلق احتیاج به معنویت، یا خلق نهیلیسم برای احتیاج مصنوعی به معنویت! مولوی؛ پس ز من زایید در معنی پدر/پس ز میوه زاد در معنی شجر ، خیام؛ در دایرهای که آمد و رفتن ماست/او را نه بدایت نه نهایت پیداست/کس می نزند دمی در این معنی راست/کاین آمدن از کجا و رفتن به …
…
continue reading
دوستان . . . وقاحت = پادزهر قداست جعلیمسئله ما قداست زدایی نیست، بلکه قداست به چه چیزی تعلق میگیرد؟ مقدس بودن انحصاری است و تنها شامل جان میشود و خردی که از این جان برای زندگی میتراود.مشروطیت ایران یکی از نخشهایی بود که در سرکشی ملت ایران از نو چهره به خود، جانی تازه گرفت. سرکشی همیشه بسان فوران یک آتشفشان است، و این بیان ناگنجیدنی بودن اندیشهه…
…
continue reading
دوستان . . . من از كجا غم و شادی این جهان ز كجامن از كجا غم باران و ناودان ز كجاچرا به عالم اصلی خویش وانرومدل از كجا و تماشای خاكدان ز كجاچو خر ندارم و خربنده نیستم ای جانمن از كجا غم پالان و كودبان ز كجاهزارساله گذشتی ز عقل و وهم و گمانتو از كجا و فشارات بدگمان ز كجا★تو مرغ چارپری تا بر آسمان پریتو از كجا و ره بام و نردبان ز كجا★كسی تو را و تو كس…
…
continue reading
دوستان . . . فرهنگ ایران استوار بر این تصویر از انسان بود، که انسان اصل آبستنی است. نای یکی از نمادهای اصل آبستنی بود، به همین دلیل هم به انسان هم به خدا، اوز میگفتند. نام خوزستان (نیستان) هم از همین جا میآید. کانا یا کانیا یا غنا، هم به زن و هم به نی گفته میشد، چونکه بادی که از آن بیرون میآمده است، نماد جان و عشق بود، و دیگری شیرابهاش بود که…
…
continue reading
دوستان . . . روز و شب بر خشک کشتی راندهام/گرچه دائم غرق طوفان میزیم (عطار) ، قصهی نوح کل تفکر ادیان ابراهیمی را معین میکند، و همهی سیاستشان بر همین بنیاد ترس و زور و وحشت و نابودی.. "طوفان" استوار است تا ایمان به ناخدای کشتی و منجی بکار آید، و شریعتشان به اصطلاح ارزش داشته باشد. طوفان خشم نه فقط یکبار پیش از تاریخ، بلکه بیان روزمره بودن آن ا…
…
continue reading
دوستان . . . ایرانی با بکارگیری واژهی بندهش=بنیاد=بنداده=پیدایش از بن، بجای کلمهی اسطوره عربی که به معنای کذب و باطل است، یا میتوس غربی، فلسفهی پیدایشی را بنیاد فرهنگ خود میسازد. فلسفی اندیشیدن دادن یک معنی به یک واژه و نگاه داشتن آن و گسستن از معانی دیگر است. از اینرو خواندن یک کتاب فلسفی برای بیشتر مردم بسیار دشوار است، چون بدون اینکه متوجه ب…
…
continue reading